English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 173 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
sorrel U گوزن نر سه ساله
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
pricket sister U گوزن ماده دو ساله
Other Matches
brownies U دختر پیشاهنگ هشت ساله تایازده ساله
brownie U دختر پیشاهنگ هشت ساله تایازده ساله
quinquennial U پنج ساله دوره پنج ساله
brocket U گوزن نر
fawn U گوزن
hart U گوزن نر
fawned U گوزن
fawns U گوزن
roebuck U گوزن نر
buck U گوزن نر
bucks U گوزن نر
stags U گوزن
stag U گوزن
red deer U گوزن نر
cervine U شبیه گوزن
cariboo U گوزن کانادایی
bucktail U دم غزال یا گوزن نر
staggart U گوزن نرچهارساله
staggard U گوزن نرچهارساله
caribou U گوزن کانادایی
moose U گوزن شمالی
elks U گوزن شمالی
elk U گوزن شمالی
doe U گوزن ماده
roe U گوزن کوچک
roe U گوزن ماده
knobber U گوزن نردوساله
caribous U گوزن کانادایی
she deer U گوزن ماده
deerlet U گوزن کوچک
gnu U گوزن یالدار
gnus U گوزن یالدار
fallow deer U گوزن زرد
antlers U شاخ گوزن
antler U شاخ گوزن
venison U گوشت گوزن
buckskin U پوست گوزن
deerskin U پوست گوزن
hind U گوزن ماده
buckskins U پوست گوزن
caribou U گوزن امریکای شمالی
caribous U گوزن امریکایی شمالی
muntjac U گوزن کوچک اسیا
caribous U گوزن امریکای شمالی
munjak U گوزن کوچک اسیا
doeskin U پوست گوزن ماده
deer stalking U شکار اهو و گوزن
deer stalker U شکارکننده گوزن و اهو
caribou U گوزن امریکایی شمالی
cariboo U گوزن امریکایی شمالی
gralloch U احشای گوزن مرده
fallow deer U گوزن یااهوی کوچک
hartshorn U شاخ گوزن ماده
muntjak U گوزن کوچک اسیا
surroyal U انشعاب شاخ گوزن چهارساله
pulka U سورتمهای که گوزن انرامی کشد
pricket U گوزن راست شاخ نر دوساله
horned design U طرح شاخدار [یا شاخ گوزن]
deer stalker U کلاه ویژه گوزن شکارکن ها
sambar U گوزن یال دار بزرگ اسیا
chamois U چرم بسیارنازک از پوست گوسفند و بز و گوزن
troche U قرص مکیدنی شاخ سه شعبه گوزن
wapiti U گوزن سفید و شاخ بلندو بزرگ
troat U نعره گوزن نرهنگام مستی یاشهوت
sambur U گوزن یال دار بزرگ اسیا
annual U یک ساله
decades U 01 ساله
vicennial U 02 ساله
decennry U ده ساله
triennial U سه ساله
triennal U سه ساله
sexennial U شش ساله
ten years old U ده ساله
annuals U یک ساله
decade U 01 ساله
year-long U یک ساله
octennial U هشت ساله
nonagenarian U نود ساله
yearling U گیاه یک ساله
year-round <idiom> U همه ساله
year by year U همه ساله
triennium U دوره سه ساله
sexennium U دوره شش ساله
sepennial U هفت ساله
quinquagenary U پنجاه ساله
quinquagenarian U پنجاه ساله
septennial U هفت ساله
septuagenarian U هفتاد ساله
tercentennial U سیصد ساله
tenant from year to year U مستاجر یک ساله
quadrangena rian U چهل ساله
centenarian U جشن صد ساله
perennials U همه ساله
half yearly U نیم ساله
colts U اسب 3 یا 4 ساله
colt U اسب 3 یا 4 ساله
bicentenary U دویست ساله
f.year old U پنج ساله
octogenarians U هشتاد ساله
centenarians U جشن صد ساله
bimillenary U دو هزار ساله
bicentenaries U دویست ساله
annuallyy U هر ساله سالیانه
semiyearly U نیم ساله
seventies U هفتاد ساله
chiliad U هزار ساله
annually U همه ساله
seventy U هفتاد ساله
octogenarian U هشتاد ساله
perennial U همه ساله
he is 0 years old U او ده ساله است
spread U فاصله زیاد بین مدافعان عرض شاخهای گوزن
spreads U فاصله زیاد بین مدافعان عرض شاخهای گوزن
reindeer U گوزن شمالی وابسته بدوران کهنه سنگی اروپا
buckhorn U استخوان گوزن که برای ساختن دسته چاقو بکارمیبرند
tercentenaries U سه قرن سیصد ساله
filly U مادیان اصیل 3 یا 4 ساله
tercentenary U سه قرن سیصد ساله
octogenarian U وابسته به ادم 08 ساله
bicentenary U جشن دویست ساله
bicentenaries U جشن دویست ساله
decade U دوره ده ساله دهدهی
decades U دوره ده ساله دهدهی
fillies U مادیان اصیل 3 یا 4 ساله
mares U مادیان 4 ساله یا بیشتر
strike it rich <idiom> U یک شبه ره صد ساله رفتن
maturity U مسابقه اسبهای 4 ساله
bicentennial U جشن دویست ساله
bicentennials U جشن دویست ساله
mare U مادیان 4 ساله یا بیشتر
octogenarians U وابسته به ادم 08 ساله
nursey race U مسابقه اسبهای 2 ساله
quadrangena rian U ادم چهل ساله
quinquagenarian U شخص پنجاه ساله
annuallyy U همه ساله هر سال
quinquagenary U شخص پنجاه ساله
quinquenniad U دوره پنج ساله
quinquennium U دوره پنج ساله
indiction U دوره پانزده ساله
millennial U جشن هزار ساله
teens U نوجوان ده تا91 ساله
millenium U دوره هزار ساله
septennate U دوره هفت ساله
septennium U دوره هفت ساله
lustrum U دوره پنج ساله
nonagenarian U ادم نود ساله
plantable lanceolata U استخوان گوزن که برای ساختن دسته چاقو بکارمی رود
millenial U وابسته به دوره هزار ساله
mother goose stakes U مسابقه کره مادیانهای سه ساله
indiction U مالیات پانزده ساله املاک
junior college U دانشکده مقدماتی تا دو ساله اموزشکده
men affifty and above U مردان پنجاه ساله به بالا
a man in his forties U مرد چهل و خورده ساله
She must be at least 40. U او [زن] کم کمش باید ۴۰ ساله باشد.
sexagesimal U شصتم دوره شصت ساله
derby U مسابقه سالانه اسبهای سه ساله در انگلستان
millenarianism U اعتقاد به سلطنت هزار ساله مسیح
derbies U مسابقه سالانه اسبهای سه ساله در انگلستان
millenarian U معتقد به سلطنت هزار ساله مسیح
pythiad U دوره چهار ساله جشنهای ورزشی " پیتین "
one thousand guineas U مسابقه شرطبندی مادیانهای اصیل 3 ساله در انگلستان
actaeon U اکتئون نام شکارگری که بدن لخت دیاناالههء شکار و جنگل را دیدوبشکل گوزن درامد
two thousands guineas U مسابقه شرطبندی بین اسبهای اصیل 3 ساله انگلیسی
the 28 year-old nurse-turned-independent insurance consultant U پرستار ۲۸ ساله که مشاور مستقل بیمه شده است
juniorate U مدرسه شبانه روزی متوسطه محصلین دو ساله مقدماتی یسوعیون
deep motif U نگاره گوزن و غزال [که در فرش های حیوان دار و باغی ایران، هند و چین بکار می روند.]
oedipal U وابسته به احساسات و علائق کودکان 3 تا 6 ساله نسبت بوالدین جنس مخالف خود
Grand Prix U یک دوره مسابقه بین المللی بین اسبهای سه ساله درفرانسه
Grands Prix U یک دوره مسابقه بین المللی بین اسبهای سه ساله درفرانسه
Ushak medallion U ترنج عشاق [این ترنج مربوط به شهری به همین نام در ترکیه است که دارای سابقه پانصد ساله در بافت فرش است.]
Khotan rug U فرش ختن [این شهر در جنوب ترکستان چین واقع می باشد و سابقه سیصد ساله در فرش بافی دارد. اکثر لچک های ترنجی را منسوب به این منطقه می دانند و از پودهای پشمی و گاه نخ های زربفت در طرح ها استفاده می شود.]
Recent search history Forum search
114 ساله
1but as an old harvard man my father could sit with the class of'26
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com